بی خداحافظی

هوالمحبوب

نرم نرمك عيد در راهه  و فسقلك من هرروز با يه آموخته جديد از مهد مياد خونه!!!!!!

الهي و ربي من لي غيرك.........

بی خداحافظی...

هوالمحبوب کاش می دانستم کدام گوشه این دنیای بزرگ نشسته ایو این نوشته را می خوانی!کاش می توانستم بگویم از کجای این درندشت برای تو و به هوای تو می نویسم!شاید می شد،اگر گمشده کوچه پسکوچه های غربت نبودم.اگر یک دفتر، یک قلم و یک کوله پشتی همه دار و ندارم نبود.اگر میل وحشیانه به گریز، به پرواز، به همه جا بودن و هیچ جا نبودن مرا رها می کرد.شاید...شاید...شاید می شد...اگر چنان با شب و تنهایی آمیخته نبودم.از گوشه دنج دنیایت مرا می خوانیو نمی دانی که هر لحظه از تو، از این واژه ها، از حضور ساکت و صبور خودم در کنار تو دور می شوم.گاهی فکر می کنم چقدر عجیب است که آدمها در آن بی خداحافظی...

هوالمحبوب

سال جديد رسيد ......از خدا سلامتي و سعادت و سربلندي ميخوام......

بی خداحافظی...

هوالمحبوب

بهار براي من بوي تو رو داره.........بوي يه زنگ تلفن ناگهاني  و حس شنيدن صداي تو.......بوي عشق و دوست داشتن و استرس كه چي پيش مياد.........

امروز كله صبح شنيدن آهنگ(( فردا تو مي آيي))، منو پرت كرد به اون روزها......

.............

باور كن كه اون حس رو هيچ وقت فراموش نميكنم........

ممنون بودي، ممنون هستي..........

 

بی خداحافظی...

هوالمحبوب برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست گویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیست آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست.... ديشب يه خواب عجيب ديدم از زندگي خودم كه اين آهنگ از سينا*سرلك بود، تا زماني كه برسم اداره تكرارش كردم......   بی خداحافظی...

هوالمحبوب

دهمين سالگرد دوست داشتني عقدم هم رسيد با مردي كه از داشتنش شاكرم و فسقلكي كه دوستش دارم......خواستم بنويسم تا يادگار بمونه

بی خداحافظی...

هوالمحبوب

دلتنگم
دلتنگِ کسی که...
نمیشود او را خواست ..
نمیشود او را داشت ..
فقط میشود !
سخت برای او..
دلتنگ بود....

بی خداحافظی...

هوالمحبوب

گفت
از دست من کاری بر نمی آید
کاش گفته بود
از دلم

بی خداحافظی...

هوالمحبوب دلم ميخواد خونه باشي و برات مامان قرمه سبزي بپزه......... دلم ميخواد يه ظهر جمعه باشه توي همون اتاق رو به حياط و باد كولر اون پرده صورتي ها رو حركت بده......سر سفره غذا رو مزه مزه كني وبه مامان بگي چه عطر و بويي.......مامان مريض نباشه......بابا زنده باشه......اون يكي داداش آخراي سربازيش باشه.... دلم ميخواد بدوني كه من هنوز ديوونه اينم كه سفره عقد بچينم و اون تور سبزه رو بكشم سرم و تو بشي دامادم....... دلم ميخواد باشي و من تمام لحظه هاي با تو بودنو سفت بغل كنم كه فرار نكنن.......بيتابتم پسر! بی خداحافظی...

هوالمحبوب

صبح امروز كه همسري در تاريكي رفت به سمت يه لقمه نون حلال....فسقلك از من ميپرسه: مامان همه باباها شبا ميرن سركار؟از 5 و نيم صبح پلك رو هم نذاشته به هواي خونه دوستم كه مجبور شدم به خاطر تعطيلي مهد بگزارمش

بی خداحافظی...